در یک قرارداد نانوشته سعی مینمودیم بعضی را از فیض سوژه طنز ساختن محروم سازیم از جمله (قاضیالقضات) که… تا اینکه خودشان سر شوخی را باز کردند یا خواستند طعنه به رئیسجمهور بزنند یا با وی شوخی کنند به گوشه قبای قلم زباندراز برخورد.
القصه! جانم برایتان بگوید: ایشان جملهای قریب به این مضمون فرمودند: هرجا مدیریت به (روحانی) واگذار کردیم به مشکل برنخوردیم.! زباندراز خدمتشان عرض میکند قربان آن فرشتهی عدالت ترازو و شمشیرش! داشتیم؟ نداشتیم! قرار بر این بود که پا در کفش یکدیگر نکنیم شما به دادگری و ما به طنزپردازی بپردازیم.
بزرگوار! مگر نمیبینید هشت سال است مدیریت اجرایی مملکت را به دست (روحانی) دادیم که اسماً! رسماً! لباساً! روحانی است باز هم معتقدید به مشکلی برنخوردهایم؟ به جان زباندراز خوردیم مگر اینکه (روحانی)اش (روحانی) نبوده است! عزت زیاد.
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 13,مه,2024